دلخوشیهای نمیدونم چند کلمهای.
سلام.
دیروز با دوستم رفتیم بیرون سراغ برادرش. هوا تقریبا داشت تاریک میشد. دوستم سرعت داشت و یه قسمت از جاده پر از آب بود.
نمیدونم فشار قرنطینه، خوشحالیِ در جوارِ دوست بودن یا به چه دلیلی بود که وقتی آب پاشید اطراف ماشین، به جای «اَکه هی» گفتن؛ در کمال ناباوری گفتم: «Wow»
و این ما بودیم که تا شب داشتیم به طرز واکنش نشون دادن من میخندیدیم.
دوستم میگفت: چون مسیر کمی طولانی بوده و رفتیم تو آب یه لحظه حس کردی شماله. :))
گفتم: حتما ترمینال به اونطرف میشه سواحل مدیترانه؟ هاوایی؟ آبشار نیاگارا؟ چه میدونم جاهایی که مثال میزنیم اما اصلا نمیدونیم چه حسین؟
چون اسم چالش جدیدهی رادیو بلاگیها
دلخوشیهای صد کلمهای بود.
و
چون دیروز فهمیدم فامیلی دوستِ برادرِ دوستم دلخوشیه.
در این چالش شرکت کردم.
واقعاً فکر کن فامیلیت دلخوشی باشه. هر کی بپرسه خودتون رو معرفی کنید. میگی: دلخوشی هستم.
یا مثلاً: دلخوشی کجایی؟ دلخوشی بیا. دلخوشی کِی بزرگ میشی؟ دلخوشی پاسخ بده.
- ۹۹/۰۷/۰۶
قشنگ بود. مخصوصا بخشی که درباره فامیلی دلخوشی گفتی:)